موسوی لاری: پزشکیان باید مجوز گفتوگو با آمریکا را از رهبری بگیرد| وفاق در دولت پزشکیان بیشتر شبیه سهم دادن است| دولت به نیروهای اصیل اصلاح طلب میدان نمیدهد
رویداد۲۴| موسوی لاری، وزیر دولت اصلاحات طی گفتوگویی با «خبرآنلاین» از اینکه دولت به نیروهای اصیل اصلاح طلب میدان نمیدهد، گلایه میکند. او معتقد است که اگر پزشکیان شرایط کشور را برای رهبری توضیح دهد، ایشان مجوز گفتوگو با آمریکا را به پزشکیان میدهند چراکه رهبری هم میخواهد دولت چهاردهم موفق شود.
اهم اظهارات وی در این مصاحبه به شرح زیر است:
*در دورترین نقاط کشور، اصلاحطلبان در هر سطحی پرچم حمایت از پزشکیان را به دست گرفتند. البته دوستانی مانند ظریف و امثالهم خیلی فعالانه در صحنه حاضر شدند. اما بسترساز حضور آنها هم نیروهای اصلاحطلب بود. اگر ظریف در کاشان، بابل یا گرگان سخنرانی آتشین میکرد، کسانی که ترتیب آن جلسات را داده بودند بچههای اصلاح طلب بودند.
*فکر میکنم سرنوشت اصلاح طلبان و دولت پزشکیان بسیار به هم نزدیک و تا حدودی به هم گره خورده است. نه اصلاح طلبان میتوانند از دولت پزشکیان تبری بجویند و نه دولت میتواند سهم بسیار بالا و مقتدرانه جریان اصلاحات را در رای آوری پزشکیان نادیده بگیرد. هرکدام که بخواهند مسیر جداگانهای را دنبال کنند، هم خودشان ضرر میکنند و هم شریکانش.
*پزشکیان باید جایگاه استاندار را به خوبی در ذهن خودش ترسیم کند و کسانی را بفرستد که شایستگی این کار را داشته باشند و دنبال سهم دادن نباشند. یکی از مواردی که نگران آن هستم، این است که دولت وفاق به دولت شرکت سهامی تبدیل شود. استاندار یعنی نماینده عالی نظام نه سهم دادن به آقای الف و ب.
*من هنوز نمیدانم منظور آقای پزشکیان از وفاق ملی چیست. در ابتدا اشاره کردم که ملت در انتخابات به یک گروه اکثریت و یک گروه اقلیت تقسیم شدهاند. گروه اکثریت در مرحله اول انتخابات ۶۰ درصد به علاوه بیست درصد بود. شصت درصدی که پای صندوقها نیامدند و بیست درصدی که به امید تغییر به پزشکیان رای دادند. مجموع اینها هشتاد درصد شدند. بیست درصد دیگر هم بودند که با تفاوت دیدگاه و سلایق به غیر از پزشکیان رای دادند و جدای از آن ۶۰ درصد بودند. پزشکیان میخواهد وفاق را با آن ۲۰ درصد تعریف کند یا آن ۶۰ درصد؟ اگر بخواهد با آن ۲۰ درصد باشد، شرکت سهامی میشود. فردا باید سهم نمایندهها، رئیس مجلس، رئیس قوه قضاییه، امام جمعه و سپاه را بدهد. آن بیست درصد متاسفانه بیست درصدی هستند که سه سال اخیر دولت دستشان بوده و ۸ سال در دوره احمدی نژاد دولت در اختیارشان بوده است. در دوره حسن روحانی هم مهمترین دستگاه اداره کننده کشور که وزارت کشور است در اختیار اصولگرایان بوده است. در حقیقت حسن روحانی کسی را وزیر کشور گذاشت که نماینده آن ۲۰ درصد بود.
*روندی که دولت در پیش گرفته این است که سعی میکنند به نیروهای اصیل اصلاح طلب میدان ندهد. برای مثال گفتند بازنشستهها را دعوت به کار نمیکنیم، مشخص بود نتیجه این حرف حذف استانداران اصلاحطلب مطرح شده است.
*در انتصابات نگاه نظامی نمیبینم، ولی خیلی نگاه اصلاح طلبانه هم نمیبینم. فکر میکنم در انتصاباتی که انجام شده یک اصل رعایت شده که اینها تابلوی مشخص اصلاح طلبی یا اصولگرایی نداشته باشند. یعنی استاندارانی که انتخاب شدهاند استاندارانی باشند که نه تابلوی اصطلاح طلبی داشته باشند و نه به معنایی اصولگرایی. به جز موضوع کردستان که هنوز نفهمیده ام موضوع چیست بقیه استانها افرادی به عنوان استاندار انتخاب شدند، تقریبا کسانی هستند که این نگاه بر انتصاب آنها حاکم بوده که نه تابلوی اصلاح طلبی داشته باشند و نه تابلوی اصولگرایی تند پایداری و امثالهم داشته باشند.
*. پزشکیان ذهنیتی از وفاق ملی دارد که وقتی به آن نگاه میکنم بیشتر به ائتلاف و سهم دادن به صاحبان قدرت تعریف شده که این به ضرر دولت است و وفاق ملی این نیست. در نتیجه از سهم دادن به ارباب قدرت، وفاق ملی در نمیآید. بالاخره جریان اقلیتی به نام اصولگرایان و جبهه پایداری وجود دارد که همه عددشان در کشور چند میلیون نفر بیشتر نمیشود و در مقابل ۸۵ میلیون جمعیتی قرار دارند که غیر از آن حرکت میکنند. وقتی پزشکیان وفاق ملی را به معنی همراهی با آن اقلیت تعریف کند یعنی دچار مشکل شده است.
*ما در یک مدیریت هرمی هستیم که در قله این هرم، رهبری است. در قاعده هم مدیرانی هستند که رئیس جمهور در مرحله دوم است. طبیعی است وقتی میگوییم در داخل باید این مناسبات را به هم بریزید و نوعی امنیت خاطر به مردم بدهید، حتما باید نظر رهبری را لحاظ کنند. یکی از بهترین کارهای آقای پزشکیان این بود که از ابتدا گفت من در همه مسائل با رهبری مشورت میکنم. برای این که بتواند کارهایش را پیش ببرد، همراهی با رهبری کارساز است. در خارج هم اگر میخواهد با سران کفر گفتگو کند، بدون نظر رهبری نه میتواند و نه باید این کار را کند. باید نظر رهبری را بگیرد و توضیح دهد که مملکت قفل شده و همه راههای توسعه بسته شدهاند. این که بگوییم با اروپا و آسیا قهریم و با دو کشور آفریقایی سر صد میلیون دلار قرارداد بستهایم، این شوخی است.
* جریان برانداز خارجی و جریان انحصار طلب داخلی دو تیغه یک قیچی هستند. براندازان میگویند جمهوری اسلامی کارآمدی ندارد و باید برود و انحصار طلبان داخلی هم میگویند آن چه که هست جمهوری اسلامی است و نیازی به اصلاح و ترمیم و تغییر ریل نیست. نتیجه این دو کار و خواسته، براندازی جمهوری اسلامی است. فکر میکنم تندروهای داخلی، ناخواسته روی ریلی حرکت میکنند که براندازان خارجی آن ریل را ایجاد کردهاند یا مرجع سومی برای هر دو این ریل را گذاشته است.
*مردم قوم و خویش هیچ کسی نیستند. تا زمانی که پزشکیان بر اساس پیمانی که با مردم بسته عمل کند مردم هم پشتیبانش هستند. هر وقت آن پیمان را کنار بگذارد، طبیعتا از حمایت مردمی هم بیبهره خواهد شد. به مردم هم میخواهم توصیه کنم همه باید از دولت حمایت کنیم و معتقدم موفقیت این دولت، موفقیت کل اصلاح طلب و اصولگرا و عامه مردم است، ولی جلوی نقد را نباید گرفت و باید مردم گوش به زنگ باشند و هر جا انحرافی دیدند آن را بگویند و پزشکیان هم گوش شنوایی خواهند داشت.